نقش سازمان همکاری شانگهای در تأمین امنیت منطقه – وباینجاست
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: نشست سران سازمان همکاری شانگهای امسال با تحولی جدید و دستاوردی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران همراه بود و آن هم چیزی نبود جز عضویت دائم و کامل ایران در این سازمان بین المللی.
سازمان همکاری شانگهای سازمانی میان دولتی است که برای همکاریهای چند جانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شده میباشد. این سازمان در سال ۱۹۹۶ از طریق رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان بدنبال برقرار کردن موازنه در مقابل نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه، پایهگذاری شد. کمی بعد، ازبکستان هم به این سازمان پیوست و این سازمان رسماً به «سازمان همکاری شانگهای» تغییر نام داد.
سازمان همکاری شانگهای در تاریخ ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۵ با عضویت هندوستان و پاکستان موافقت نمود و این دو کشور در کمتر از دو سال همه شرایط برای عضویت کامل این سازمان را اجرا کرده و عضویت آنها در سازمان همکاری شانگهای در جریان برگزاری اجلاس رهبران کشورهای عضو این سازمان که طی در ژوئیه ۲۰۱۷ در آستانه، پایتخت قزاقستان، به تصویب رسید.
نگاهی به فهرست اعضای این سازمان نشان میدهد که کشورهای عضو آن، از اعضای اساسی تشکیل دهنده کشورهای مستقل مشترک المنافع شوروی سابق (CIS) و اعضای پیمان امنیت دسته جمعی (CSTO) نیز میباشند که همین امر، ماهیتی نه تنها تجاری، ایضاً امنیتی – نظامی نیز به روح دمنده در سازمان همکاری شانگهای می بخشد.
به عنوان مثال، میتوان به بحث امنیت افغانستان و تأثیر آن بر کشورهای منطقه اشاره کرد که در نشست اخیر سازمان، در سطح رهبران کشورهای عضو به آن پرداخته شد و همین امر نشان دهنده اهمیت ماهیت امنیتی این سازمان میباشد.
نقش سازمان همکاری شانگهای در نگاه راهبردی ایران به شرق
سیاست نگاه به شرق را میتوان راهبرد اساسی و اساسی جمهوری اسلامی ایران در عرصه روابط بین الملل طی سالهای اخیر دانست که عضویت در سازمان همکاری شانگهای نیز بر همین اساس صورت گرفت. حقیقت امر این است که عرصه تجارت بین الملل طی دستکم یک دهه اخیر، با پیشرفت فناوریهای نوین با حوزه سیاست بین الملل ادغام شده و نمیتوان وجه تمایزی آشکار میان این دو برقرار کرد. به عنوان مثال، موضوع تأمین واکسن کرونا یکی از مصادیق بارز امور بهداشتی – تجاری بود که به سادگی تمام، با کارشکنیهای مداوم آمریکا و غرب به یکی از جدی ترین چالشها برای کشورهای غیر همسو با سیاستهای کلان ایالات متحده مانند ایران تبدیل شد و در نهایت همین سیاست نگاه به شرق بود که توانست با تأمین عمده واکسن از طریق چین و روسیه، کشورمان را از احتیاج به واکسنهای تولید غرب رها کرده و ابزار اعمال فشار در عرصه سیاست خارجی را مخصوصا از دست آمریکا خارج سازد و در نهایت، هژمونی واشنگتن را بار دیگر به چالش بکشد. با این حساب، همانگونه که گفته شد، نمیتوان عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را صرفاً از جنبه اقتصادی بررسی نمود.
تأمین امنیت منطقه غرب آسیا
اساساً پیمانهای تجاری و نظامی پیوسته برای اثربخش بودن و راندمان عملیاتی، باید در منطقهای با پیوستگی جغرافیایی منعقد شوند. برای نمونه میتوان به گستره جغرافیایی ناتو اشاره کرد که به جز در جنوب اروپا (کشورهای مقدونیه شمالی و بوسنی و هرزگوین) حاوی پیوستگی جغرافیایی بوده و خلاء امنیتی در آن وجود ندارد.
گستره جغرافیایی سازمان همکاری شانگهای نیز با حضور دو قدرت بزرگ یعنی روسیه و چین در کنار عضویت دائمی ایران در این سازمان، از یک سو حاوی پیوستگی سرزمینی شده و از سمت دیگر، دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس برای تمامی کشورهای عضو، مهیا شد.
هر چند ماهیت ذاتی سازمان همکاری شانگهای، حوزه مسائل اقتصادی است، اما آنچه مسلم است، ایجاد پیوستگی اقتصادی در قلمرو جغرافیایی اعضای یک پیمان، بدون دستیابی به امنیت دسته جمعی در آن حوزه ممکن نیست. لذا هر گونه تهدید امنیتی علیه یک عضو به منزله تهدید علیه کل مجموعه و مایه افول اقتصادی کل مجموعه سازمان قلمداد میشود. لذا نمیتوان مفکر شد که در تأمین امنیت یکی از اعضای سازمان مانند ایران، دیگر اعضا مداخلهای هر چند غیر مستقیم نداشته باشند.
نقش سازمان در کمک به تسهیل مشکلات داخلی افغانستان
همانگونه که میدانیم کشور افغانستان یکی از اعضای سازمان همکاری شانگهای به حساب آمده که البته بنا به دلیل مسائل داخلی و به رسمیت شناخته نشدن دولت کنونی طالبان از سمت تعدادی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای مخصوصا روسیه، کابل نمایندهای در این دور از مذاکرات سازمان در دوشنبه نداشت.
بنا بر ادعای رهبران طالبان، این گروه خواهان برقراری ارتباط دیپلماتیک با همه کشورهای جهان مخصوصا همسایگان منطقهای خود میباشد. از سمت دیگر، مقامات طالبان پیوسته بر لزوم مذاکره با مسکو سخن گفته و ارتباط سازندهای نیز با پکن برقرار کردهاند. ایران نیز از نخستی ایجاد تنش داخلی در افغانستان، تلاشهای گستردهای در راستای دستیابی به آشتی ملی و ایجاد اجماع میان گروههای سیاسی و قومیتی مختلف افغانستان داشته میباشد.
با این حساب، شاید بتوان نقش سازمان همکاری شانگهای در آینده سیاسی افغانستان را بسیار مؤثرتر و قویتر از نقش سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی دانست. بر همین اساس نیز، سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، در جریان نشست اخیر خود در تاجیکستان، به تفصیل، موضوع افغانستان را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
از سمت دیگر، با عنایت به عضویت کشورهای بلوک شرق به علاوه ایران در فهرست کشورهای عضو شانگهای و مشکلات متعدد پیش روی طالبان در برقراری ارتباط با غرب، اکنون بهترین فرصت مذاکره و همکاری سازنده از سمت طالبان با اعضای این سازمان بوده و در صورت عرضه تضمینهای لازم از سمت طالبان به اعضا، میتوان آینده روشنی در روابط تجاری – سیاسی میان افغانستان تحت حاکمیت طالبان با اعضای سازمان همکاری شانگهای مفکر بود.