خبرگزاری مهر، گروه بینالملل – وحید پورتجریشی: سقوط کابل و دولت «اشرف غنی» در افغانستان، نه تنها مردم این کشور، ایضاً دولتهای همسایه با افغانستان را نیز دچار سردرگمی و نگرانی فزاینده کرد. این نگرانیها زمانی دوچندان شد که قدرت در افغانستان طی چند روز به دست طالبان افتاد؛ گروهی که پیشینه ذهنی به جا مانده از رفتار آنها طی بیش از ۳۰ سال قبل، یعنی از زمان خروج نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۹ و سقوط دولت «محمد نجیب الله احمد زی» رئیس جمهور وقت افغانستان و البته متعاقباً اعدام رئیس جمهور مخلوع از طریق طالبان گرفته تا درگیریهای این گروه با دولتهای «حامد کرزی» و «اشرف غنی» حتی در زمان حضور نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان، به هیچ وجه حس خوب و قابل اطمینانی نه تنها برای مردم افغانستان ایضاً همسایگان این کشور در ذهن ایجاد نمیکند.
به همین دلیل نیز ساعاتی بعد از سقوط کابل، کمابیش کمتر سفارتخانهای در پایتخت افغانستان وجود داشت که کارکنان آن، درمورد خروج از خاک افغانستان اقدام نکرده باشند. اما در حقیقت همانگونه که گفته شد، نگرانی از رفتار طالبان، تا حد غیر قابل قیاسی در بین دولتهای همسایه افغانستان به نسبت دولتهای غیر همسایه این کشور بیشتر ایجاد شد.
به عنوان مثال وزارت خارجه چین تنها طی دو هفته اخیر، چندین بار از راه شخص وزیر، سخنگوی وزارتخانه و دیگر مقامات رسمی و بلندپایه این کشور به اظهار نظر راجع به شرایط داخلی افغانستان پرداخت.
به عنوان مثال، روز ۲۶ مرداد ماه، وزرای خارجه آمریکا و چین تماس تلفنی درمورد تحولات افغانستان داشتند که طی آن، «وانگ ئی» وزیر خارجه چین به «آنتونی بلینکن» همتای آمریکایی گفته است خروج عجولانه آمریکا از افغانستان، تبعات منفی جدی داشته میباشد.
البته وانگ در ادامه افزوده است که چین مایل به ادامه گفتگوها با آمریکا در راستای حل بحران افغانستان و جلوگیری از وقوع جنگ داخلی جدید در این کشور میباشد.
ضمن اینکه یک روز قبل، یعنی روز ۲۵ مرداد ماه، چین در واکنش به تحولات افغانستان اعلام کرد که به دنبال «روابط دوستانه» با گروه طالبان میباشد. پکن ضمنا از «فعالیت عادی» سفارت چین در کابل خبر داد.
به گفته «هوا چونینگ» سخنگوی وزارت خارجه چین، دولت پکن به حق تعیین سرنوشت مردم افغانستان احترام میگذارد و خواهان توسعه روابط و همکاری با این کشور میباشد.
نگرانیهای چین راجع به اوضاع داخلی افغانستان
اساساً نگرانیهای پکن راجع به مساله افغانستان را میتوان به دو دسته اقتصادی و امنیتی مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کرد.
نگرانیهای اقتصادی مستقیم چین راجع به افغانستان عبارتند از امکان نفوذ بیشتر طالبان در پاکستان و بنابراین قدرت گرفتن گروههای تندرو بنیادگرا در داخل پاکستان که نهایتاً منجر به ایجاد ناامنی و تا حدی افول وضعیت اقتصادی در این کشور میگردد. همانگونه که میدانیم، چین سرمایه گذاریهای عظیمی در بخش زیر ساختی پاکستان انجام داده که مهمترین آنها عبارتند از ساخت و توسعه «بندر گوادر»، توسعه و تجهیز بندر کراچی، احداث مخازن ذخیره گاز در گوادر به انگیزه انتقال به غرب چین و احداث چند بزرگراه در راستای توسعه طرح «یک کمربند – یک راه». استفاده از ظرفیت بزرگ اقتصادی تمامی این پروژهها نیازمند تأمین امنیت حداکثری در داخل پاکستان بوده و با گسترش ناامنی در داخل خاک پاکستان، مشخص نیست چه بر سر سرمایه گذاریهای عظیم چین در این کشور خواهد آمد.
اما نگرانی مستقیم امنیتی چین در این باره، به مرز مشترک افغانستان با استان مسلمان نشین «سین کیانگ» در غرب چین است که اتفاقاً شهرهای مرزی این بخش مانند «لنگر» در افغانستان، تا حد زیادی به صورت سنتی پیوسته تحت نفوذ نیروهای طالبان بوده میباشد. بدیهی است در صورت عدم توانایی کنترل مرزی در این بخش از طریق دولت چین و ناتوانی در تنظیم روابط دوستانه با طالبان، این اتصال مرزی میتواند به چالشی بزرگ در تأمین امنیت بخش غربی چین تبدیل شود. البته نقطه مرزی «کاشغر» نیز از مرزهای بسیار مهم چین و نقطه مواصلاتی ترانزیتی میان چین و پاکستان است که تأمین امنیت این منطقه برای پکن بسیار حیاتی میباشد.
راجع به نگرانیهای غیر مستقیم چین راجع به مساله افغانستان نیز باید به کشورهای آسیای میانه مانند ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان اشاره کرد که گذرگاه اساسی راه ابریشم جدید یا همان طرح یک کمربند – یک راه، برای ترانزیت کالاهای چینی به اروپا قلمداد میشوند. افزون بر این، چین در بخشهای زیر ساختی این کشورها سرمایه گذاریهای هنگفتی انجام داده که از جمله میتوان به بخش راه سازی، گردشگری و مراودات بین بانکی با این کشورها اشاره کرد. در حقیقت بعد از روسیه، چین بیشترین نفوذ اقتصادی و سیاسی را در همسایگان شمالی افغانستان داشته که بدیهی است با ایجاد ناامنی و حتی جاری شدن سیل پناهجویان افغان به این کشورها، اقتصاد آنها نخستین بخش آسیب پذیر در مقابل بحران افغانستان خواهد بود.
لذا همانگونه که سخنگوی وزارت خارجه چین نیز اشاره کرد، گویا هَماکنون برای پکن بیش از آنکه اهمیت داشته باشد چه نوع دولت و با چه رویکردی در افغانستان بر سر کار باشد، تأمین امنیت این کشور از یک سو و توافق پکن با دولت جدید ایجاد شده در افغانستان از سمت دیگر، در اولویت باشد. لذا پیش بینی میشود چین از جمله نخستین کشورهایی خواهد بود که دولت برآمده از طالبان در افغانستان را به رسمیت شناخته و از این راه، برای تأمین منافع خود در راستای موارد یادشده تلاش کند.