واژه متاورس هم اکنون معنای مشخصی ندارد. چیزی در جایی وجود ندارد که انگشتمان را بهسمتش بگیریم و آن را متاورس بنامیم. معنی و مصادیق این واژه هم اکنون در دنیای فناوری به دست افراد جاهطلب و آيندهنگر در حال پیدایش است. با این وجود میتوانیم درباره آنچه تا به امروز درباره متاورس میدانیم صحبت کنیم. اگر میخواهید بدانید متاورس چیست، در این مقاله درباره متاورس و آینده آن بحث میکنیم.
متاورس چیست؟
حدود ۶ ماه قبل بود که مارک زاکربرگ، مدیرعامل معروف شرکت فیسبوک، خبر از تغییر نام شرکتش به متاورس داد. از آن زمان تا به امروز متاورس به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات دنیای فناوریهای دیجیتال تبدیل شده است. اما آیا زاکربرگ این واژه را اختراع کرده است؟
واژه متاورس اولین بار در دهه ۹۰ میلادی و در رمانی پادآرمانشهری بهنام «خرابی برفکی» (Snow Crash) به کار برده شد. نویسنده رمان جهانی خیالی را به تصویر کشیده میباشد که مردمش در دنیای مجازی بزرگ زندگی و کار میکنند. آنها با عینکهای واقعیت مجازی و آواتارهای سهبعدی وارد متاورس میشدند.
عینکهای واقعیت مجازی، آواتارهای سهبعدی و مالکیت مجازی ۳ عنصر داستان «خرابی برفکی» بودند، عناصری که امروزه به واقعیت تبدیل شدهاند. این ۳ عنصر امروزه مهمترین اجزای تشکیلدهنده متاورس هستند. با این وجود متاورس چیزی بزرگتر از اینهاست.
برحسب کلیترین تعریف، متاورس جهانی مجازی میباشد که شباهتهایی هم به جهان واقعی دارد. مردم میتوانند در این جهان خرید و فروش کنند، بازی کنند، با دیگران ارتباط برقرار کنند و حتی کار کنند. شاید بگویید خب مردم الان هم این کارها را در فضایی مجازی که اینترنت مینامیم انجام میدهند. بله همینطور است، اما فرق متاورس این میباشد که افراد با آواتارهای سهبعدی، فناوریهای واقعیت افزوده و هدست واقعیت مجازی حضور در دنیای متاورس را بیشتر از اینترنت احساس خواهند کرد و انگار واقعا آنجا هستند.
آیا متاورس نوعی بازی رایانهای است؟
اگر تعریف کلی گفتهشده را بپذیریم، میتوانیم به این پرسش پاسخ مثبت بدهیم. اما تعریف دیگری از متاورس هست که آن را با آنچه از دنیای مجازی امروزی میشناسیم جدا میکند. این تعریف را باید از زبان متیو بال، سرمایهگذار جسور و بانفوذ سیلیکون ولی، بشنویم که درباره متاورس صاحبنظر است و تفکراتش تأثیر برجستهی بر افکار و طرحها در سیلیکون ولی دارند.
بهاعتقاد بال، متاورس دنیایی یکپارچه و باز و آزاد همثل اینترنت خواهد شد، دنیایی مجازی درون دنیای کنونی ما. او متاورس را آینده اینترنت میداند. بال معتقد است همانطور که پیدایش تلفنهای هوشمند تحولات بزرگی را در پی داشت، پیدایش متاورس هم تأثیر برجستهی بر زندگی ما خواهد داشت. مسلما نقدهای زیادی هم به دیدگاه بال شده است.
بهروش کلی فرمِ بازیهای رایانهای گروهی و آنلاین مثل دنیای وارکرافت، ندای وظیفه و ماینکرافت شباهت زیادی به ایده متاورس دارد، گرچه کارکردشان گوناگون باشد. یکی از نمونههای جداب روبلکس است. روبلکس محیطی آزاد و متاورسمثل میباشد که در آن بازیکنان آزادنه بازیهای خود را ایجاد میکنند. نمونه تأملبرانگیز دیگر فورتنایت است. در این بازی برای اولین بار کنسرتی مجازی با حضور ۲۷میلیون نفر برگزار شد. بهاعتقاد متیو بال، چنین رویدادهایی تجربه منحصربهفرد متاورس را شکل میدهند.
تاریخچه متاورس
همانطور که گفتیم واژه متاورس خیلی هم نو نیست، اما معنیش چگونه؟ آیا پیش از اعلامیه زاکربرگ، دنیایی را میشناختیم که مشخصات متاورس را داشته باشد؟ پاسخ مثبت است.
مثلا در دهه ۹۰ میلادی، زمانی که هدستهای واقعیت مجازی تازه ارائه شده بودند، فروشگاه زنجیرهای سینزبری در بریتانیا یک نمایش خرید مجازی ترتیب داد، نمایشی که شباهت زیادی به کار والمارت در سال ۲۰۱۷ داشت.
مسلما دنیاهای متاورس بزرگتر از این نمایشهای موقتی بودند و حتی تعدادی از آنها تاکنون هم فعالاند. یکی از معروفترین آنها «زندگی دوم» است، پلتفرمی مجازی که در سال ۲۰۰۳ شروع به کار کرد. «زندگی دوم» شباهت زیادی به بازیهای گروهی و آنلاین اوایل دهه ۲۰۰۰ مثل «دنیای وارکرافت» دارد با این تفاوت که جنبههای اکشنش حذف شدهاند.
اغلب ویژگیهایی که امروزه برای متاورس قائل میشوند در «زندگی دوم» به چشم میخورند. مثلا کاربران آواتار دلخواهشان را برمیگزینند و انواع فعالیتهای مشابه جهان واقعی را انجام میدهند، از ملاقاتهای کاری گرفته تا بازی و سرگرمی. کاربران «زندگی دوم» میتوانند محتوای منحصربهفرد خود را خلق و آن را مبادله کنند و «زندگی دوم» حتی واحد پولی خودش را دارد که میتوان آن را به پول واقعی تبدیل کرد. روی همرفته میتوان «زندگی دوم» را نمونه کوچکی از متاورس دانست.
چرا امروزه متاورس بسیار مورد توجه قرار گرفته است؟
اگر دنیاهای مشابه متاورس از پیش وجود داشتهاند، پس چرا حالا نامش بسیار مورد توجه قرار گرفته است؟ پاسخ این پرسش را باید در تکامل فناوریهای مرتبط با متاورس پیدا کرد. در سالهای اخیر فناوری واقعیت مجازی پیشرفت شگرفی کرده است، بهگونهای که امروزه میتوانید بهسادگی هدستهایش را از بازار تهیه کنید. شرکت فیسبوک هم در سال ۲۰۱۴ اوکیلوس را خرید که تولیدکننده هدستهای واقعیت مجازی است.
بلاکچین فناوری دیگری میباشد که امکان تکامل و همهگیری متاورس را هموار میکند. این فناوری غیرمتمرکز امکان مبادله رمزارزها و مالیکت مجازی بر اموال مجازی را فراهم کرده میباشد که توکن نامیده میشوند. چندین سال میباشد که مالیکت مجازی و خرید و فروش اموال مجازی در بازیهای رایانهای گروهی آنلاین و هم دنیای «زندگی دوم» در جریان بوده است، اما نوع آن مالکیت با آنچه بلاکچین و توکنها با خودشان به متاورس میآورند گوناگون است.
عامل دیگری که سبب رونق متاورس شد، همهگیری ویروس کرونا بود! از زمان دنیاگیری این ویروس، استفاده از شبکههای اجتماعی و بازیهای رایانهای در سراسر جهان افزایش برجستهی یافت. این مسئله کارکنان حوزه دنیای دیجیتال را به فکر انداخت که بیشتر از پیش به فکر پیشرفت متاورس باشند تا انسانها بتوانند در آن آزادانه و بدون دلواپسی بیمارشدن، با دیگران برخورد و زندگی کنند.
در نهایت مهمترین عامل، تغییر نام فیسبوک به متا بود و اعلامیه زاکربرگ ناگهان متاورس را سر زبانها انداخت.
رویکرد مایکروسافت به متاورس
زاکربرگ و بال متاورس را دنیایی یکپارچه میبینند، اما همه چنین دیدگاهی ندارد. اخیرا مایکروسافت شرکت بازیسازی اکتیویژن بلیزارد را به قیمت سرسام آور ۷۷میلیارد دلار خرید. مدیرعامل مایکروسافت، استایا نادلا، درباره علت این خرید بزرگ گفت: «وقتی به متاورس فکر میکنیم، آن را نه دنیایی یکپارچه که مجموعهای چندجهانی میبینیم. ما باید از بسترهای گوناگون و پرتعداد متاورس حمایت کنیم. در بخش بازیهای رایانهای هم متاورس را مجموعهای از جوامع با هویتهای گوناگون میبینیم که حول یک دنیای مشترک گرد هم آمدهاند.»
آنچه نادلا میگوید بیانگر دیدگاه او و مایکروسافت به متاورس است. بهاعتقاد او و موافقانش، متاورس دنیاهای متنوع و زیادی میباشد که باید ازشان حمایت کنیم و بهشان موقعیت رشد بدهیم. آنچه او میگوید با سیاستهای مایکروسافت هماهنگ است. مثلا در سال ۲۰۱۴ مایکروسافت شرکت ماجونگ، سازنده بازی معروف ماینکرافت، را خرید. ماینکرافت یک بازی گروهی آنلاین با امکان شخصیسازی دنیای بازی و جهانی جذاب است. جداب میباشد که مایکروسافت اصرار نکرد ماینکرافت فقط روی بسترهای خودش عرضه شود و اجازه داد که ماینکرافت آزادنه به کارش ادامه بدهد.
چالشهای آینده متاورس چیست؟
آیا متاورس به مرحله عملیاتی رسیده است؟ آیا باید الان خودمان را آماده ورود به جهان متاورس کنیم؟ گرچه بحث درباره این پدیده داغ است و مدیرعاملان شرکتهای بزرگ فناوری علاقه زیادی به آن نشان دادهاند، تاکنون راه درازی تا تشکیل اینترنت آینده هست.
آنطور که بال و زاکربرگ میگویند، بزرگترین چالش پیش روی متاورس مناسبی است. افراد باید بتوانند آواتار و اموال مجازی خود را بهراحتی به بسترهای دیگر انتقال دهند، اما چنین کاری تاکنون پیچیده و مشکل است. برای آنکه متاورس به اینترنت آینده تبدیل شود مناسبی ضروری است، اما چگونه میتوان اینهمه سختافزار و نرمافزار گوناگون را مناسب کرد؟
دومین چالش اساسی مسائل حقوقی است. برای تشکیل مناسبی باید تعداد زیادی شرکت و کسبوکار را قانع کرد که از اغلب منافع انحصاری خود بگذرند و این کاری خیلیمشکل است.
بزرگتر از اینها، مردم هم تاکنون قانع نشدهاند که متاورس چیزی بزرگتر از یک بازی رایانهای است. آیا آنها حاضرند فعالیتهای مهم و اساسی زندگی مثل فعالیتهای کاری خود را به متاورس بیاورند یا اینکه در متاورس شاهد ملغمهای از بازیکنان خواهیم بود که فقط برای سرگرمی و وقتگذرانی به آنجا میآیند؟ در داستانهای «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One)، «خرابی برفکی» و «ماتریکس»، دنیای واقعی چنان از هم پاشیده میباشد که انسانها برای فرار از واقعیت به متاورس پناه آوردهاند. آیا دنیای ما هم در چنین وضعیتی است؟ دور از انتظار گویا که ما تاکنون به آن نقطه رسیده باشیم.
کوچکترین مشکل پیش روی متاورس هم طراحی و ساخت فناوریهای پوشیدنی میباشد که کاربر بتواند توسط آنها بهراحتی وارد دنیای متاورس شود. این فناوریها تاکنون در نخستی راه هستند. مسلما دور از انتظار است زمان زیادی طول بکشد که نسخههای مناسب این وسایل وارد بازار شود.
امیدوارم حداقل تا حدودی برایتان روشن شده باشد که متاورس چیست؟ شما چه تعریفی از متاورس دارید و آینده آن را چگونه میبینید؟